نرم افزار شبیه ساز و ارسال اتوماتیک پست های محصولات به سایتها و وبلاگ ها به همراه آموزش ویژه ساخت کلمات کلیدی سریع

نرم افزار شبیه ساز و ارسال اتوماتیک پست های محصولات به سایتها و وبلاگ ها به همراه آموزش ویژه ساخت کلمات کلیدی سریع

نرم افزار شبیه ساز و ارسال اتوماتیک پست های محصولات به سایتها و وبلاگ ها به همراه آموزش ویژه ساخت کلمات کلیدی سریع
نرم افزار شبیه ساز و ارسال اتوماتیک پست های محصولات به سایتها و وبلاگ ها به همراه آموزش ویژه ساخت کلمات کلیدی سریع

نرم افزار شبیه ساز و ارسال اتوماتیک پست های محصولات به سایتها و وبلاگ ها به همراه آموزش ویژه ساخت کلمات کلیدی سریع

نرم افزار شبیه ساز و ارسال اتوماتیک پست های محصولات به سایتها و وبلاگ ها به همراه آموزش ویژه ساخت کلمات کلیدی سریع

دانلود رایگان مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدل اثربخشی کرک پاتریک

مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدل اثربخشی کرک پاتریک
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 2
فرمت فایل doc
حجم فایل 30 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 22
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدل اثربخشی کرک پاتریک

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

اثربخشی

هنوز دانشمندان علوم سازمانی از اثربخشی تعریف خاصی را ارائه نکرده اند. لذا بیان یک تعریف مشخص از اثربخشی برنامه های آموزشی مشکل به نظر می رسد. اثربخشی مفهوم پیچیده ای است که به شیوه های گوناگون تعریف شده است. و متناسب با هرتعریفی قابل ارزیابی است. بارنارد[1] (1983) اثربخشی را دسترسی به اهداف سازمانی تعریف می نماید.

اتزیونی[2] (1964) معتقد است اثربخشی واقعی یک سازمان خاص به وسیله درجه و میزانی که سازمان به اهدافش دست می یابد تعیین می شود. و رابینز اثربخشی سازمان را به عنوان میزان کسب اهداف کوتاه مدت و بلند مدت با توجه به انتظارات ذی نفعان، ارزیابی کنندگان، در مرحله ی زندگی سازمانی تعریف می کند (گزارش گرد

همایی کارشناسان و مدیران آموزشی، 1384).

به طور کلی تعیین اثربخشی سازمان می خواهد به این سؤال پاسخ دهد که واحدهای سازمانی عملکردشان تا چه اندازه خوب است؛ یا باید تا چه اندازه بهتر گردد(جباری، 1381).

آموزشهای سازمانی زمانی از اثربخشی لازم برخوردار خواهند بود که محصولات و نتایج دوره های آموزشی برگزار شده، تعیین کنند. اهداف پیش بینی شده باشد. برخی از مدیران و مسئولان آموزشی فکر می کنند که هر گونه آموزشی مفید می باشد اما ممکن است برنامه های آموزشی موجود اثربخشی لازم را نداشته باشند (قهرمانی، 1380).

الگوی ارزشیابی اثربخشی کرک پاتریک

دونالد کرک پاتریک الگوی جامعی را مطرح کرده و آن را در سازمان های مختلف از جمله بانک ((Barclay اجرا کرده است. این الگو به عنوان الگویی ساده، جامع و علمی برای بسیاری از موقعیت های آموزش توصیف شده بود. کرک پاتریک ارزشیابی را به عنوان تعیین اثربخشی در یک برنامه آموزشی تعریف کرده و فرآیند ارزشیابی را به چهار سطح یا گام تقسیم می کند (عباسیان، 1385).

1. سطح واکنش : در این سطح می خواهیم واکنش یا عکس العمل شرکت کنندگان در دوره آموزش ضمن خدمت را بررسی کنیم. اگر چه ابزارهای متعددی برای سنجش واکنش افراد شرکت کننده در دوره ها وجود دارد، اما پرسشنامه بیشترین استفاده در مورد نظرخواهی از افراد دارد (فتحی و اجارگاه، 1387).

دلیل اول ارزیابی سطح واکنش آگاهی از چگونگی احساسات مشتریان درباره ی برنامه ی آموزشی است و این که چه تغییرات ضروری برای بهبود برنامه لازم است. دلیل دوم این که کارآموزان به این نکته پی ببرند که عکس العمل و رضایت آنان نسبت به برنامه برای برگزار کنندگان دوره آموزشی مهم است (کرک پاتریک، 2007).

در اینجا راهبردهایی برای ساخت فرمی که بتواند حداکثر اطلاعات را در حداقل زمان فراهم کند توصیه می شود.

- تعداد سؤالات پرسشنامه برای گرفتن بازخورد از بین 8 تا 15 سؤال در تغییر باشد.

- تهیه فرم پرسشنامه بر اساس مقیاس 5 گزینه ای (عالی، خیلی خوب، خوب، نسبتا خوب، ضعیف) و یا بر اساس مقیاس لیکرت (کاملا موافقم، موافقم، خنثی، مخالفم، کاملا مخالفم) تهیه می شود.

- در پایان فرم پرسشنامه پیشنهادهایی برای بهبود برنامه پرسیده شود.

- از کارآموزان نباید نباید خواست نامشان در فرم بنویسند (کرک پاتریک، 2007، ص 25).

2.یادگیری ( دانش): یادگیری یعنی سنجش برآورده شدن هدف های برنامه آموزشی (پورصادق، 1384).

از راههای دیگر ارزشیابی اثربخشی دوره های آموزشی سنجش میزان یادگیری شرکت کنندگان نوعاٌ از طریق امتحان در پایان دوره می باشد. و در عین حال بازخوردهای لازم را به مدرسان و طراحان در خصوص اینکه کدام هدف ها تحقق یافته اند و کدام عقیم مانده اند، می دهد.


[1] Barnard

[2] Etzuni


دانلود رایگان مبانی نظری و پیشینه تحقیق آموزش ضمن خدمت کارکنان

مبانی نظری و پیشینه تحقیق آموزش ضمن خدمت کارکنان
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 2
فرمت فایل doc
حجم فایل 65 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 48
مبانی نظری و پیشینه تحقیق آموزش ضمن خدمت کارکنان

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

در عصر حاظر که عصر تغییر از جامعه صنعتی به جامعه فرا صنعتی یا جامعه ی اطلاعاتی نامیده شده است، طبیعی است که اطلاعات، دانش و آگاهی به عنوان اساسی ترین دارایی ها برای انسان ها و جوامع بشری به حساب آید. رشد و گسترش فناوری اطلاعات در جامعه امروز به حدی سرعت گرفته است که میزان توجه به آن را به عنوان مهمترین شاخص توسعه یافتگی در نظر گرفته اند و معتقدند که عصر حاظر، دنیای متفاوتی خواهد بود که راهبری آن را فناوری اطلاعات بر عهده خواهد داشت. ویژگی مهمی که پدیده فناوری اطلاعات از آن برخوردار است این است که باعث می شود ارتباط انسان با انسان و همچنین انسان با محیط تسهیل شود و ارتقا یابد. فناوری اطلاعات به دلیل تحول پذیری و قدرت تاثیر فراوانی که در رشد آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، امنیت ملی، جهانی شدن و تعدیل مشکلات اطلاع رسانی سنتی دارد، یکی از پویاترین و بحث انگیزترین رشته های علم و فناوری محسوب می شود(محمودی، 1386).

ظهور فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی تمام عرصه های زندگی بشری را تحت تاثیر قرار داده است. سرعت و قدرت نفوذ این فناوری ها برپیکره حیات اجتماعی به اندازه ای است که تمام ابعاد زندگی انسانی را متحول نموده است. ورود این فناوری به عرصه آموزش و پرورش استاندارد ها و ملاک های باسوادی را نیز دگرگون کرده است. به طوری که در دوره های قبلی کفایت داشتن در خواندن، نوشتن و حساب کردن، هدف و غایت آموزش و پرورش بود؛ ولی در عصر حاضر، آموزش و پروش با استفاده امکانات و ساز و کارهای متنوع، در پی پرورش افرادی است که اصطلاحا «باسواد اطلاعاتی» خوانده می شوند. چنین فردی قادر است، داده های مختلف را پردازش کند؛ مسائل متنوع و پیچیده را به طور خلاقانه حل نماید؛ در موقعت های لازم انتقاد کند و بالاخره با تغییرات سریع اجتماعی هماهنگ و همسو باشد (سراجی، 1383).

معلمان باید جهت اجرای یک برنامه پیشرفته فناوری اطلاعات و ارتباطات آمادگی کافی داشته باشد. در حقیقت عرضه ی هر گونه برنامه درسی جدید، مستلزم آمادگی دقیق، مدیریت، تخصیص منابع و حمایت مداوم است. در مورد یک برنامه درسی فناوری اطلاعات و ارتباطات حتی توجه بیشتری باید مبذول گردد (یونسکو، 1382).

سازمان ها برای رسیدن به اهدافشان نیازمند نیروهای کارامد و متبحر می باشند. دبستان، دبیرستان و دانشگاه، نظامی برای تربیت و آموزش دانش و معلوماتی است که افراد را برای ورود به اجتماع و خدمت موثر آماده می کند. ولی افرادی که به استخدام سازمان در می آیند، علاوه بر این معلومات به آموزش تخصصی و حرفه ای نیاز دارند تا دانش فنی و مهارت های لازم را برای انجام شایسته وظایف محول بدست آورند. این آموزش ها به کارکنان این امکان را می دهد تا در نیل به اهداف موفقیت بیشتری داشته و نقش خود به نحو موثری انجام دهند (سعادت، 1386).

در واقع می توان گفت که دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات معلمان، آگاهی او از انواع فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، کارکردها، کاربردها و ارتباط آنها و مهارت فناوری اطلاعات و ارتباطات معلمان را قابلیت های عملیاتی او برای استفاده فناوری جهت بازیابی، ذخیره، مدیریت، یکپارچه سازی، ارزیابی و ایجاد ارتباط میان اطلاعات و دانش دانست. با توجه به توضیحات کذکور، معلمان باید درک عمیقی از مفاهیم فناوری ارتباط و اطلاعاتی داشته باشند. آنها باید بتوانند اجرای اصلی سخت افزاری و نرم افزارها و راهبردهای عیب زدایی در سیست های رایانه ای تسلط داشته باشند و بتوانند از دستگاه های رسانه ای دیجیتالی و روابط نرم افزای آنها استفاده کنند ( سبحانی نژاد و ملازهی، 1391)

لذا لزوم آموزش های ضمن خدمت در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخش آموزش و پرورش احساس می شود. در این میان ارزشیابی دوره های برگزار شده مقوله ای است که نیاید از آن غفلت کرد. و باید در صدد فهم این مسئله مهم برآمد که آیا واقعا تغییر معناداری در شیوه تفکر، عادات رفتاری، نگرش و نحوه انجام دادن وظایف شغل، توسط شرکت کنندگان در دوره آموزشی ایجاد شده است. لذا در این تحقیق، محقق سعی دارد تا با استفاده از چهار سطح الگوی ارزشیابی مدل کرک پاتریک به بررسی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت فاوا معلمان دوره متوسطه شهرستان ملایر پرداخته و در پایان راهکارهای برای استفاده مناسب از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای معلمان دوره متوسطه ارائه دهد.

2-2. آموزش

تعاریف مختلفی از آموزش ذکر شده است که در ذیل به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم:

الن گانیه[1] آموزش را روند حل مساله می نامد که هدف از آن تسهیل یادگیری فراگیر است. او معلم را مسئول آموزش می داند که با اتخاذ تدابیر آموزشی و مدیریتی نقش خود را ایفا می کند (فردانش، 1385).

آموزش گاه به معنیinstruction است یعنی کلیه فعالیت های که به منظور ایجاد یادگیری در یادگیرنده از جانب معلم طرحریزی می شود و بین معلم و یک یا چند یادگیرنده به صورت کنش متقابل جریان می یابد. این تعریف در مورد آموزش کلاسی صدق می کند و انواع آموزش را دربر نمی گیرد (شریعتمداری، 1382).

آموزش کوشش های است که در جهت ارتقای سطح دانش و آگاهی مهارت های فنی و حرفه ای و شغلی و نیز ایجاد رفتار مطلوب در کارکنان سازمان به عمل می آید و آنان را آماده انجام وظایف و مسئولیت های شغلی خود می نماید (ابطحی، 1374).

به طور کلی آموزش در داخل سازمان ها به منظور بهبود و کسب مهارت های شغلی جدید، آماده شدن برای حرکت در مسیرهای شغلی مناسب و رفع نیازهای حرفه ای به کار می رود و تنها مفهوم کارآموزی، کارورزی یا تمرین عملی در زمینه بخصوص را در بر نمی گیرد، بلکه دامنه آن بقدری وسیع و گسترده می شود که از فراگیری یک حرفه و یا فن ساده شروع شده و با احاطه کامل بر علوم و فنون بسیار پیچیده، چگونگی رفتار و برخوردهای مناسب در مقابل مسائل انسانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشیده می شود (عباسیان و جنت، 1388).

2-3. آموزش ضمن خدمت کارکنان:

همانند بسیاری دیگر از مفاهیمی که با قلمروهای پیچیده فعالت های انسانی سروکار دارند، آموزش ضمن خدمت نیز مفهومی بحث انگیز است که درباره آن توافق نظر وجود ندارد؛ به عبارت روشنتر در کشورهای مختلف با توجه به گستره آموزش ضمن خدمت کارکنان، تعریف و برداشت متفاوتی از این واژه ارائه می شود. برای آنکه برداشت روشن تری از مفهوم آموزش ضمن خدمت داشته باشیم، بهتر است ابتدا آموزشهای مختلف سازمانی را بررسی کنیم؛ زیرا در این صورت درک مفهوم آموزش ضمن خدمت کارکنان آسانتر خواهد بود ( فتحی واجارگاه، 1387).



[1] - Ellen Gagne


دانلود رایگان مبانی نظری و پیشینه تحقیق دیدگاه های تربیتی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق دیدگاه های تربیتی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 2
فرمت فایل doc
حجم فایل 35 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
مبانی نظری و پیشینه تحقیق دیدگاه های تربیتی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

طیف دیدگاه های تربیتی

مقدمه :

هریک از ما در دیدن اشیاء شیوه ای خاص خود داریم یا دارای جهان بینی خاص خود هستیم . جهان بینی ما آمیزه ای از ارزشها ، نگرش ها و ادراکات ماست که در سامان بخشیدن به آنچه در پیرامون ما اتفاق می افتد ، ما را یاری می کند این جهان بینی نقشه ای از واقعیت است که از سوابق ، تجربه ها و فرهنگ ساخته شده و زمینه ساز چگونگی دید ما از اشیاء است (جی پی میلر[1]؛ به نقل از مهرمحمدی ،1386) . بنابراین از آنجایی که هر یک از ما وحتی روانشناسان که در حوزه علم رفتار و شناخت آن فعالیت دارند دیدگاه ها و شیوه های متفاوتی نسبت به مطالعه کودک دارد. یکی با زمینه ذهنی فرویدی به رفتار وتربیت کودک می نگرد ، دومی با دیدگاه اجتماعی یا خانوادگی در تحلیل مسائل رفتاری و شناختی کودک به بحث و بررسی می پردازد و سومی با دیدگاهی انسان گرایانه کودک را محور قرار می دهد. بنابراین هریک از والدین نیز با توجه به جهان بینی هایی که نسبت به دنیای کودک دارند ؛ دیدگاه های تربیتی مختلفی را اتخاذ میکنند ولازم است که هریک از والدین از این دیدگاه ها حداقل اطلاعات لازم را در جهت تربیت کودک ونوجوان خود به کار گیرند. زیرا به نقل از حسین نژاد ومجد فر(1388) ؛ کودکان آگاه نیستند و تصمیم گیری های ناآگاهانه ای دارند ولازم است که والدین شرایط برقراری رشد و پرورش کودک خود را به عنوان یکی از راهکار های تربیتی هم چون مراقبت بر پایه مهربانی ، صلابت ، بزرگی واحترام متقابل را پدید آورند. واین امکان پذیر نیست مگر در سایه آموزش های لازم وآشنایی مادران و پدران با دیدگاه های تربیتی و عوامل آموزش وپرورشی و اجتماعی خانواده. بنابراین ما دراین بخش از تحقیق اشاره ای مختصر به طیفی از دیدگاه های تربیتی و صاحبنظران تعلیم وتربیت می پردازیم.

دیدگا های تربیتی که در این بخش از پژوهش مورد بررسی وتحلیل قرار میگیرند عبارتند از : 1) رفتاری [2] 2) موضوعی /دیسیپلینی[3]، 3) اجتماعی[4]، 4) رشدگرا[5] ، 5 ) فرایند شناختی[6]، 6 ) انسان گرایانه[7]، 7) ماورای فردی[8] یا کل گرا.

در یک سر طیف دیدگاههای تربیتی،دیدگاههای قرار دارند که توجه آنها به ابعاد بیرونی (مانندرفتار دانش آموزان ) معطوف است.در انتهای دیگر طیف ، تأکید بیشتری برابعاد درونی (مانند افکار ، احساسات وانگاره ها) قرار دارد. در میانه طیف دیدگاههای قرار گرفته اندکه کانون توجه خود را تعامل میان ابعاد بیرونی ودرونی قرار دارند(مهر محمدی،1386).

2-6-1- دیدگاه رفتاری :

این دیدگاه باروشهای خاص یادگیری که به رفتار های مشخصی منجر می شود سروکار دارد ، در این دیدگاه مهمترین چیز رابطه بین محیط ورفتار است تغییراتی که در محیط ایجاد می شوند به تغییر در رفتار می انجامند(سیف،1387) از این دیدگاه در برنامه های آموزش وپرورش کودکان استثنایی برای دانش آموزان عقب مانده ذهنی نیز استفاده شده است. در این برنامه ها موضوع یا تکلیف های یادگیری معمولاً به اجزاء کوچکتر شکسته می شوند. در دیدگاه رفتار گرایی ، توصیف رفتار فرد در قالب های مشخص از آنجا که آنرا قابل مشاهده ساخته ، تهیه یک برنامه برخوردار از ساخت و بافت از پیش تعیین شده را نیز ممکن می سازد (مهر محمدی ،1386) . از اصول اساسی مورد توجه این دیدگاه این است که ؛ اولاً ، تقریباً همه رفتار های انسان یادگرفتنی است و دوم اینکه توجه به عینیت ، [محیط بیرونی فرد] هدف اصلی روانشناسی است (کدیور،1386) .از برجسته ترین سخنگویان این دیدگاه اسکینر[9] است." وی کلیه رفتار ها را به دو دسته کنشگر[10](یا رفتار فعال) که بوسیله یک محرک شناخته شده فراخوانده نمی شود بلکه صرفاً از جاندار صادر می شود و پاسخ گر[11]که بوسیله یک محرک شناخته شده فراخوانده یا ایجاد میشود ، تقسیم کرده است" (سیف،1387). هر چند برخی از آثار او جنجال بر انگیز بوده ، با انطباق دیدگاه رفتار گرایی با موقعیت های گوناگون ، برنامه هایی برای خود کنترلی ، آموزش رفتارجرأت آمیزی وکاهش فشار روانی تهیه شده است.(مهر محمدی،1386).

2-6-2- دیدگاه شناختی :

اطلاعات حاصل ازمطالعه رشد وتحول کودک از آن نظر با اهمیت است که به شکل گیری تدابیر تربیتی کمک می کند و راههایی را به مربیان و والدین نشان می دهد که شرایط لازم را برای رشد و شکوفایی کودکان و نوجوانان فراهم می آورد. در عین حال ، یکی از انگیزه های روانشناسانی که در این زمینه مطالعه می کنند این است که در زمینه ی پیچیدگی های رشد و تحول انسان دانش پایه را فراهم کنند . یکی از معروفترین نظریه های روانشناسان مربوط به دیدگاه شناختی ، نظریه پیاژه است . نظریه پیاژه نه تنها در روانشناسی و نیز در بررسی تحول شناختی کودک دارای منزلتی استثنایی است ، بلکه تأثیرات ژرفی برتعلیم وتربیت داشته است. پیاژه با تأکید بر فعالیت های خود انگیخته کودکان و با مردود شمردن آزمونهایی که مبتنی بر یک جواب صحیح است ، در انتخاب روش مناسب برای کشف ماهیت تفکر کودک تلاش کرد و توانست روش دقیقی برای پیگیری تفکر کودک برگزیند که به روش بالینی مشهور است. این روش ، از معایب آزمونها و مصاحبه به دور است واز وابستگی کودک وآزمایشکر به روابط کلامی تا حد ممکن می کاهد.

به نظر پیاژه ، چهار عامل در تحول شناختی کودک تأثیر دارد که عبارتند از 1) رسش ، 2) تجربیات محیطی ، 3) تعامل های اجتماعی و 4) تعادل جویی .



[1] J.P.Miller

[2] Behavioral

[3] Subgect/dicipline

[4] Social

[5] Developmental

[6] Cognitive process

[7] Humanistic

[8] transpersonal

[9] Skinner,B.F.

[10] operant

[11] respondent


دانلود رایگان مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع فراشناخت

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع فراشناخت
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 2
فرمت فایل doc
حجم فایل 121 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 76
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع فراشناخت

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

مبانی نظری

فراشناخت واژه‌ای است که به صورت «شناختنِ شناختن» و یا « دانستنِ دانستن» تعریف شده است. تاملی که انسان بر روی فرایندهای ذهنی خود می‌کند، و اندیشیدن درباره تفکر را فراشناخت می‌نامند. این مفهوم از مفاهیم نظریه ذهن به شمار می‌آید، که به صورت عمومی دارای دو مولفه است: یکی دانش درباره شناخت، و دیگری قاعده بخشیدن به شناخت. کودک انسان تا پیش از دبستان هنوز مجهز به فراشناخت نیست و توانایی درکِ نظر و افکار و احساسات دیگران را ندارد، از چهار سالگی به بعد است که می‌فهمد که افکار و باورهای دیگران بر رفتارشان تاثیر می‌گذارد و این‌که حتی ممکن است آن‌ها از واقعیت به دور نیز باشد. بیماران مبتلا به اوتیسم فاقد نظریه ذهن می‌باشند، آدم‌ها را به مانند هر نوع شی دیگری می‌بینند، در نتیجه به دنیای درون خود پناه می‌برند(هیلیگارد و اتکینسون ، 1392) فراشناخت را می توان به سه حیطه به و فراشناخت را می توان به سه حیطه دانش فراشناختی ، تجربه فراشناختی و راهبردهای فراشناختی تقسیم کرد. دانش فراشناختی به باورها و نظریه هایی اطلاق می شود که افراد درباره تفکر خود دارند. تجربه های فراشناختی شامل ارزیابی ها و احساس هایی است که افراد در موقعیت های مختلف درباره ی وضعیت روانی خود دارندو راهبردهای فراشناختی پاسخهایی هستند که برای کنترل و تغییر تفکر به کار گرفته می شوند و به خودتنظیمی هیجانی و شناختی کمک می کنند (ولز ،1390).

درمان فراشناختی پیشرفت جدیدی در درک علل مشکلات بهداشت روانی و درمان آن‌ها است. این رویکرد براساس نظریه‌ی بنیادی کارکرد اجرایی خود نظم ‌بخش (ولز و ماتیوس، 1994، 1996؛ ولز ، 2000) استوار است. این رویکرد ابتدا در مورد اختلال اضطراب فراگیر به‌کار برده شد و بعد به‌عنوان یک رویکرد درمانی کلّی گسترش یافت. یکی از ویژگی‌های اختلال‌های روان‌شناختی نظیر اضطراب یا افسردگی آن است که تفکّر دچار سوگیری و کنترل آن دشوار می‌شود و همین امر موجب بدتر شدن و تداوم ناراحتی هیجانی می‌شود. اکثر بیماران گزارش می‌نمایند که احساس می‌کنند کنترلی برافکار و رفتارشان ندارند. یک خصیصه‌ی مهم دیگر اختلال‌های روان‌شناختی آن است که الگوهای تفکّر و توجّه شخص بر خود و موضوعات تهدیدکننده متمرکز می‌شود. درمان فراشناختی بر تغییر این الگوهای تفکّر تأکید می‌کند و آن را بسیار مهم می‌داند. رویکرد فراشناختی این الگوهای تفکّر و توجّه را «سندرم شناختی-توجّهی» می‌نامند. این الگو شامل نگرانی، اندیشناکی، توجّه تثبیت شده و راهبردهای خودتنظیمی یا رفتارهای مقابله‌ای ناسازگارنه‌ای است که فرد آن‌ها را مفید می‌داند، امّا نتیجه‌ی معکوس دارند و به تداوم مشکلات هیجانی منجر می‌شوند. سندرم شناختی- توجّهی توسط فراشناخت‌ها کنترل می‌شود و حذف آن از طریق کمک به بیمار در کسب راه‌های جدید برای کنترل توجّه، برقراری رابطه با افکار و باورهای منفی، و تغییر باورهای فراشناختی ایجادکننده الگوهای تفکّر ناسازگارانه ضروری است.
نظریه‌ی فراشناختی بر این اصل استوار است که بر خلاف شباهت‌های بنیادی در مکانیزم‌های آسیب‌شناختی در میان اختلال‌های روان‌شناختی، هر اختلال محتوای خاص خود را درسطوح شناختی و فراشناختی دارد. برای مثال اختلال اضطراب فراگیر، شامل باورهای منفی درباره‌ی کنترل‌ناپذیری و خطر نگرانی است. در حالی که اختلال وسواس فکری و عملی، شامل باورهای فراشناختی منفی درباره‌ی معنی و قدرت افکار مزاحم است. درمان فراشناختی از لحاظ تأکید بر نقش اختلال یا سوگیری در تفکّر در ایجاد و تداوم اختلال‌های هیجانی در زمره‌ی رویکردهای شناختی- رفتاری قرار می‌گیرد. امّا از لحاظ بنیان‌های نظری و مفهومی، مدل‌های ویژه‌ی اختلال، تأکید بر فرایندها و دانش فراشناختی و بسیاری از فنون مورد استفاده با درمان‌های شناختی سنّتی تفاوت عمده‌ای دارد. باورهایی که در درمان فراشناختی حایز اهمیّت اند، شناخت‌های معمولی مورد توجّه درمان‌هایی شناختی- رفتاری نیستند، بلکه باورهای فرد درباره‌ی تفکّر یعنی باورهای فراشناختی هستند.

درمان فراشناختی رویکرد نوظهوری است که در نتیجه‌ی مدل‌سازی و فرضیه‌آزمایی نظام‌دار به‌وجود آمده و به فنون مختلفی منجر شده است که اثربخشی آن‌ها در مطالعات علمی نشان داده شده است.این رویکرد در درک و درمان اختلال‌های مانند اختلال اضطراب فراگیر، استرس پس از آسیب، اختلال وسواس فکری و عملی، اضطراب اجتماعی، افسردگی و اضطراب تندرستی بسیار مؤثّر بوده است. کتابی که در پیش روی شما است، جدیدترین کتابی است که توسّط آدریان ولز بنیان‌گذار درمان فراشناختی نوشته است.

2-2-نظریه.وماهیّت.درمان.فراشناختی

افکار مهمّ نیستند، امّا پاسخ شما به این افکار مهمّ‌اند. همه، افکار منفی دارند و هرکسی گاهی افکار منفی خود را باور می‌کند. امّا همه دچار اضطراب، افسردگی و ناراحتی هیجانی پایدار و مداوم نمی‌شوند. پرسش مهمّ این است: چه چیزی افکار را کنترل کرده و تعیین می‌کند که آیا فرد می‌تواند خود را از شرّ این افکار منفی رها سازد یا این که در دام ناراحتی عمیق و مداوم گرفتار می‌شود؟ کتاب حاضر به این پرسش پاسخ می‌دهد.

این کتاب فرض می‌کند که فراشناخت‌ها مسئول کنترل سالم و ناسالم ذهن هستند. به علاوه، این اثر بر این اصل استوار است که آن‌چه هیجان‌ها و نحوه‌ی کنترل آن‌ها را تعیین می‌کند، نه «چیستی» افکار فرد (به چه فکر می‌کند) بلکه چگونگی تفکّر فرد است. تفکّر را می‌توان به اُرکستر بزرگی تشبیه نمود که نوازندگان و آلات موسیقی زیادی در آن حضور دارند. برای تولید یک پیش‌درآمد قابل قبول، وجود دفتر نُت و رهبر ارکستر ضروری است. فراشناخت به مثابه‌ی دفتر نُت و رهبر پشت تفکّر است. فراشناخت، کاربرد شناخت درباره‌ی شناخت است. فراشناخت فراورده‌ها و فرایندهای آگاهی را پایش (نظارت)، کنترل و ارزیابی می‌کند.

برای بسیاری از ما، تجربه‌ی ناراحتی هیجانی، گذرا و کوتاه مدت است، چون راه‌های مقابله‌ی انعطاف‌پذیر با عقاید منفی ساخته‌ی ذهنمان (مانند افکار و باورها) را آموخته‌ایم. رویکرد فراشناختی بر این باور است که افراد به این دلیل در دام ناراحتی هیجانی گرفتار می‌شوند که فراشناخت‌های آن‌ها به الگوی خاصّی از پاسخ‌دهی به تجربه‌های درونی منجر می‌شود که موجب تداوم هیجان منفی و تقویت باورهای منفی می‌شود. این الگو «سندرم شناختی- توجّهی " خوانده می‌شود که شامل نگرانی، نشخوار فکری ، توجّه تثبیت شده و راهبردهای خود تنظیمی یا رفتارهای مقابله‌ای ناسازگارانه است. گوشه‌ای از این الگوی مخرّب را می‌توان در پاسخ یکی از بیماران اخیر من مشاهده کرد.
از این بیمار پرسیدم: «مهمّ‌ترین چیزی که در جریان درمان فراشناختی افسردگی آموختید، چیست؟» او پاسخ داد: «مشکل اصلی من این نیست که افکار منفی درباره‌ی خودم دارم، مشکل اصلی نحوه‌ی پاسخ‌دهی من به این افکار است، دریافتم که عملکرد من مانند ریختن بنزین روی آتش است. من قبلاً متوجّه این فرایند نبودم.» این بیمار متوجّه شد که پاسخ‌هایش به افکار منفی خود، ناخواسته به شکل‌گیری سبک تفکّر ناسازگارانه‌ای منجر شده بود که خود انگاره‌ی منفی او را تقویت می‌کرد. در ادامه‌ی همین فصل به ماهیّت این فرایند خواهیم پرداخت.

درمان فراشناختی بر این اصل استوار است که فراشناخت برای درک نحوه‌ی عملکرد شناخت و نحوه‌ی تولید تجربه‌های هشیارانه‌ی ما درباره‌ی خودمان و جهان اطرافمان بسیار مهمّ است.
فراشناخت چیزهایی را که به آن توجّه می‌کنیم و نیز اطّلاعاتی را که وارد هشیاری ما می‌شوند، تعیین می‌کند. هم‌چنین فراشناخت ارزیابی‌های ما را شکل می‌دهد و بر انواع راهبردهایی که برای تنظیم افکار و احسّاساتمان به کار می‌بریم، اثر می‌گذارد.

برآیند بحث ما در سرتاسر این کتاب آن است که فراشناخت تأثیر اساسی بر باورها و تفکّر دارد و پایه و اساس تجربه‌های هیجانی عادی و غیرعادی و هشیار ما را تشکیل می‌دهد. فرض بنیادی درمان‌های شناختی- رفتاری سنّتی مانند نظریه‌ی طرحواره‌ای بک (بک، 1967،1976) و درمان عقلانی- هیجانی- رفتاری ( الیس، 1962؛ الیس و هارپر، 1967، 1976) آن است که اختلال یا سوگیری در تفکّر موجب اختلال روان‌شناختی می‌شود. هر دوی این رویکردها بر نقش محوری باورهای ناکارآمد تأکید می‌نمایند.
درمان فراشناختی به عنوان یک اصل کلّی با این دیدگاه موافق است و همین امر آن را در زمره‌ی درمان‌های شناختی قرار می‌دهد. با این حال، فرق آن با رویکردهای قبلی در توجّه به سبک خاصّ تفکّر و انواع باورهایی است که نظریه‌های دیگر به عنوان علّت اختلال روان‌شناختی بر آن‌ها تأکید نمی‌کنند. سبک تفکّر مورد تأکید درمان فراشناختی، تحریف‌های شناختی مانند معیارهای مطلق‌گرا یا تفکّر سیاه و سفید نیست. سبک مورد توجّه درمان فراشناختی، سندرم شناختی- توجّهی است که با درگیری افراطی در تفکّر کلامی مداوم و مشغولیّت ذهنی به شکل نگرانی و نشخوار فکری مشخّص می‌شود. این وضعیّت با سوگیری توجّهی خاصّ که در آن توجّه فرد بر تهدید متمرکز می‌شود، همراه است. باورهایی که در درمان فراشناختی حایز اهمّیّت هستند، شناخت‌های معمولی مورد توجّه در درمان‌هایی شناختی- رفتاری و عقلانی- هیجانی- رفتاری، درباره‌ی جهان، خود جسمانی و خود اجتماعی نیستند، بلکه باورهای فرد درباره‌ی تفکّر (باورهای فراشناختی هستند.


دانلود رایگان مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع هوش معنوی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع هوش معنوی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 2
فرمت فایل doc
حجم فایل 86 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 39
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع هوش معنوی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

هوش معنوی

مفهوم هوش:

فرهنگ لغات وبستر، هوش را توانایی برای یادگیری یا درک مفاهیم جدید و دستیابی به موقعیت جدید می داند. نازل (2004) هوش را رفتار حل مسئله سازگارانه ای بیان می کند که در راستای تسهیل اهداف کاربردی و رشد سازگارانه جهت گیری شده است. این رفتار سازگارانه، از شباهت اهداف متعدد می کاهد که باعث تعارض درونی می شود.. این مفهوم هوش مبتنی بر گزاره ای است که فرایند حرکت به سوی اهداف ،انجام راهبردهایی را برای غلبه بر موانع وحل مسئله ضروری می سازد.
هوش به عنوان یک توانایی شتاختی در اوایل قرن بیستم توسط آلفرد بینه مطرح شد ، وی همچنین آزمونی برای اندازه گیری میزان بهره هوش افراد ابداع کرد ، سپس لوئیس ترمن ودیوید وکسلر آزمونهای جدید تری ساختند( رجایی، 1389)
مفهوم تحلیلی غرب از هوش بیشتر بیشتر شناختی است وشامل پردازش اطلاعات می شود ،در حالیکه رویکرد ترکیبی شرق نسبت به هوش، مولفه های گوناگون عملکرد وتجربه انسان از جمله شتاخت شهود وهیجان را در یک ارتباط کامل در بر می گیرد(نازل، 2004)
در چند دهه ی اخیر مفهوم هوش به حوزه های دیگری مانند هوش هیجانی ، هوش طبیعی ، هوش وجودی وهوش معنوی گسترش یافته است ،استرنبرگ (2001) عنوان نمود که برای یک پیش بینی مناسب ازموفقیت های افراد ورهبری نیازمند گسترش مفهوم هوش ،فراسوی هوشبهرهستیم.
سالوی(2002)عنوان کرد هوش انسان متشکل از مجموعه محدودی از قابلیت های شناختی نیست ، بلکه جنبه ای هیجانی نیز می تواند در آن مطرح باشد ، مایر وسالوی(1997) هوش هیجانی را شامل توانایی برای تشخیص درست هیجان ها وعواطف دیگران .پاسخ متناسب به آنها،همچنین برانگیختن ،آگاهی و نظم بخشیدن وکنترل پاسخ های هیجانی خویش می داند. بار- آن(2002) پنج مولفه درون فردی ، بین فردی ،انطباق پذیری ،مدیریت استرس وخلق کلی را برای هوش هیجانی مشخص نموده وآزمونی برای اندازه گیری آن ساخت(رجایی، 1389).
گاردنر (1999) هوش را شامل مجموعه توانایی هایی می داند که برای حل مسئله وایجاد محصولات جدیدی که در یک فرهنگ ارزشمند تلقی می شوند، به کار می رود . از نظر وی انواع نه گانه هوش عبارتند از : هوش زبانی ، موسیقیایی ،منطقی-ریاضی، فضایی- بدنی، حرکتی، هوش های فردی(که شامل هوش درون فردی وبین فردی می شود)، هوش طبیعی وهوش وجودی که شامل ظرفیت مطرح کردن سوالات وجودی است(آمرام، 2005)، از دید گاردنر هوش وجودی یعنی ظرفیت برای سوال درمورد ماهیت انسان، چرایی وغایت زندگی که در عرفان ،هنر ،شعر وفلسفه ودین جلوه گر می شود اما به این هوش با دیده ی تردید نگریسته است(رجایی ،1389).
هلما واستریزنک (2004) عنوان می کنند که هوش وجودی توانایی برای یافنن معنا ی زندگی است وچهار مولفه را برای هوش وجودی مشخص می کنند:
الف)توانایی ادراک ارزشهای سودمند احتمالی در موقعیت های عینی همچون )مشکلات زندگی،بیماری ،واز دست دادن نزدیکان وغیره ) که فرد را برای یافتن معنای جدیدی از زندگی وتعبیر وتفسیر آن به چالش می کشاند وارزش مثبت دادن به این موقعیت ها ومعنادار کردن آنها منجر به هدفمندی ورضایت در زندگی می گردد.
ب)توانایی برای تشکیل سلسله مراتبی از ارزش ها واهداف که با سیستم اعتقادی سازمان یافته فرد مربوط است .
ج)مدیریت خویشتن ومسائل ،جهت رسیدن به اهداف با شیوه های مناسب.
د)توانایی برای تحت تاثیر قرار دادن وکمک به سایر افراد در مورد یافتن معنای زندگی.
توانایی برای یافتن معنای زندگی یک عنصر مهم در هوش معنوی نیز می باشد، هوش وجودی وهوش معنوی هرچند که کاملا همانند نیستند ، اما سازه های مرتبط به هم هستند که تا حدودی با یکدیگر همپوشی دارند(هلما واستریزنک، 2004).

2-2- معنویت :

معنویت به عنوان یکی از ابعاد انسانیت شامل آگاهی وخودشناسی می شود ، این آگاهی ممکن است منجر به تجربه ای شود که فراتر از خودمان است ،ایمونز تلاش کرد معنویت را براساس تعریف گاردنر از هوش ،در چارچوب هوش مطرح نماید ومعتقد است معنویت می تواند شکلی از هوش تلقی شود زیرا عملکرد وسازگاری فرد را پیش بینی می کند وقابلیت هایی را مطرح می کند که افراد را قادر می سازد به حل مسائل بپردازند وبه اهدافشان دسترسی داشته باشد.گاردنر، ایمونز را مورد اتقاد قرار می دهد ومعتقد است که باید جنبه هایی از معنویت که مربوط به تجربه های پدیدار شناختی هستند(مثل تجربه تقدس یا حالات متعالی)از جنبه های عقلانی ،حل مسئله وپردازش اطلاعات جدا کرد (آمرام، 2005). می توان علت مخلفت محققانی مانند گاردنر را به نگاه شناخت گرایانه آنان از هوش نسبت داد(نازل ،2004).
معنویت دارای سه بعد است :

1- معنا: معنویت شامل جستجوی معنا وهدف به شیوه ای است که به وجودی مقدس یا واقعیتی غایی ارتباط پیدا می کند ،معمولاً این امر موجب پاسخ به این سوال می شود که « چطور دیدگاه من در مورد وجودی مقدس یا وااقعیتی غایی به زندگی ام معنا می بخشد؟ معنا ممکن است دربرگیرنده ی اصول اخلاقی وارزش های متعالی نیز شود ، بخصوص که چنین جنبه های زندگی سرچشمه گرفته از دیدگاه ما نسبت به وجودی مقدس یا واقعیت غایی است .

2- تعالی : این واژه به تجربیات فراشخصی یا وحدت بخش اشاره می کند که ارتباطی فراسوی خود شخصی مان را فراهم می سازد وشامل ارتباط با وجودی مقدی یا واقعیتی غایی می گردد.

3- عشق : عشق منعکس کننده ی بعد اخلاقی معنویت می باشد ، بخصوص زمانی که توسط باورهای مربوط به واقعیتی غایی یا وجودی مقدس برانگیخته شده باشد. بسیاری از آموزگاران معنوی همچون دالایی لاما، عشق را به مثابه ی جوهره ی معنویت می دانند ومعنویت را با ویژگی هایی از روح انسان همچون عشق ، شفقت ،صبر ،تحمل ،بخشایش،رضایت خاطر ،احساس مسئولیت وحس سازگاری که شادمانی را برای خود ودیگران به ارمغان می آورد ،مرتبط می دانند.از نظر هارتز ،اینکه بتوانیم عشق بورزیم یا نه منعکس کننده ی این موضوع است که دو بعد دیگر معنویت (معنا وتعالی ) را، تاچه اندازه جدی می گیریم ،منظور از عشق صرفا یک احساس نیست، عشق می تواند مستلزم انجام دادن کاری باشد که بیشترین فایده را برای خود و دیگران در پی داشته باشد(هارتز،ترجمه ی کامگار وجعفری،1387)
از دیدگاه غباری بناب وهمکاران ، معنویت عبارت است از :ارتباط با وجود متعالی، باور به غیب، باور به رشد و بالندگی انسان در راستای گذشتن از پیچ وخم های زندگی وتنظیم زندگی شخصی برمبنای ارتباط با وجود متعالی در هستی معنادار، سازمان یافته وجهت دار الوهی .این بعد وجودی انسان فطری وذاتی است و با توجه به رشد وبالندگی انسان ودر نتیجه انجام تمرینات ومناسک دینی متحول شده وارتقا می یابد(غباری بناب وهمکاران ،1387).